داستان ایرانی نیازمند مضامین گسترده‌تر و تجربیات زیسته بیشتر است
داستان ایرانی نیازمند مضامین گسترده‌تر و تجربیات زیسته بیشتر است
1404/6/29

خراسان‌رضوی - نفیسه مرشدزاده، نویسنده و منتقد ادبی، در صد و هفدهمین نشست «عصر داستان» با تاکید بر ضرورت توجه به مضامین گسترده‌تر و تجربیات زیسته در داستان‌نویسی ایرانی، روایت مستند را راهی برای غنای تجربیات نویسندگان دانست.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد، نفیسه مرشدزاده در صد و هفدهمین نشست تخصصی «عصر داستان» که عصر چهارشنبه در موسسه فرهنگی آفرینش‌های هنری آستان‌قدس‌رضوی برگزار شد، گفت: تجربه همکاری با مجله همشهری داستان در سال‌های قبل برایم به این منجر شد که در داستان ایرانی نمی‌تواند اتفاقی بیفتد مگر اینکه نویسنده مضامین گسترده تری را به کار بگیرد یا تجربیات زیسته بیشتری سر و کار داشته باشد.

 

وی افزود: فهم این موضوع باعث شد وارد حوزه روایت مستند و «جستار» شوم چراکه روایت مستند روایت تجربه‌های گسترده‌ای است که می تواند خزانه تجربیات داستان نویس را غنی کند. اگر تجربه واقعی دیگران خوب روایت شود، نویسنده می تواند آن تجربیات زیسته را در خدمت داستان در بیاورد.

 

مدیر نشر اطراف گفت: وقتی در جلسات داستان‌نویسی و کلاس‌های آموزشی در حال ارتقا مهارت داستان نویسی خود هستید، لزوماً تنها نویسندگان بهتری نمی‌شوید، در واقع یک چهارچوب ذهنی در خود پرورش می دهید که بعدها این چهارچوبِ ذهنی در خیلی بخش‌های دیگری از زندگی به کارتان می‌آید.

 

مرشد زاده بیان کرد: مسئله فهم روایی جهان گسترده‌تر از داستان است، این تربیتی که ذهن ما در داستانی دیدن جهان پیدا می‌کند، در بسیاری رشته‌ها به ما کمک می کند، در علوم انسانی، پژوهش روایی و … فهم روایی جهان، افق بازی دارد و با داستان‌نویسی هم ارتباط مستقیمی دارد. تمرینی که برای داستانی دیدنِ واقع می‌کنید، داستان‌هایی که می‌خوانید و این جلساتی که شرکت می کنید در کسب و کار و علوم انسانی و.. هم مانند یک مدل به کار می‌آید.‌

وی با بیان اینکه سه کاربرد از روایت همیشه در جامعه باهم اشتباه گرفته می شود، ابراز کرد: اول روایت به معنای فرم ادبی، دو روایتی که جایگزین کلمه روایت مستند شده و سه روایت به معنی قالب فهم جهان.

 

چیزی به اسم «داستان دینی» نداریم

 

نویسنده کتاب «کآشوب» گفت: از نظر من ما چیزی به اسم «داستان دینی» یا حتی چیزی با موضوع «کرامت انسانی» نداریم چراکه انسان اساساً داستان را برای احترام به کرامت انسانی می‌نویسد، یعنی این موضوع خیلی گل درشت است، داوری آثار جشنواره ادبی هشت به همین دلیل خیلی سخت است.

مرشد زاده ادامه داد: یکی از چیزهایی که باعث می شود نتوانیم داستان دینی بنویسیم این است که دین را خیلی جامد می‌بینیم به همین دلیل این موضوع در جامعه ما نمی‌تواند جامه داستان بپوشد. یکی از خدمات متقابل دین‌دو داری و داستان نویسی این است که وقتی می‌توانیم داستان دینی بنویسیم که واقعاً دین دار تر باشیم و داستان دینی قابل سفارش نیست.

 

داور جایزه ادبی هشت، تاکید کرد: اگر دین داری ما یک مسیر پویا داشت، انعکاس آن دین‌داری داستان‌دینی خلق می کرد اما چون دین‌داری ما جامد است و دارای حرکت، پویایی و تحول نیست، نمی‌توانیم از آن اثر هنری خلق کنیم، از سویی ما خیلی به ادبیات دینی، گل‌درشت نگاه می‌کنیم، مثلاً مضمون هایی نظیرِ برنده شدن حق بر باطل این مضامین درشت قابل تبدیل شدن به ظرافت اثر هنری نیستند لذا باید به شکل زیسته تبدیل شوند.

 

نفیسه مرشد زاده بیان کرد: کتاب‌های «کآشوب» قدم کوچکی بودند تا ما ببینیم محرم و آدم ها با یکدیگر چه رابطه‌ای دارند و تلاشی در جهت جستجوی دین‌داری صادقانه بودند.

 

تفاوت جستار و داستان

 

او در توضیح جستار گفت: جستار قالب مجزایی دارد که می تواند روایی باشد و یا نباشد، اما یکی از قالب‌های جستار، جستار روایی است که در آن از فرم روایی برای جستجوی مضمون استفاده می شود.

 

این داستان‌نویس گفت: داستان تعریف مشخصی دارد، روایت یک خیال است، اما جستار به «مضمون» دلالت دارد و یک مضمون را در فرم روایی، روایت می کند. یعنی در جستار «مضمون» خیلی مهم است.

 

وی وظیفه جستار روایی را روشن کردن یک مفهوم دانست و تاکید کرد جستار روایی تنها از روایت به عنوان یک فرم کمک می‌گیرد تا آن مضمون را جلو ببرد.

 

لزوم نظم و استمرار در نوشتن برای نویسندگی

 

مرشد زاده بیان کرد: ما در ایران زیاد به الهام و نبوغ بها دادیم و تلاش و نظم نویسندگی را نادیده می گیریم، تلاش پیش‌زمینه الهام است و بسیار ضروری است، مرتب نوشتن و نظم نیز در تبدیل شدن به نویسنده حرفه ای موثر است.

 

این روزنامه‌نگار با اشاره به اینکه نویسندگی به خودکاوی منجر می‌شود، گفت: زندگی امروز ما را به سمت ساده‌سازی و سرعت سوق می‌دهد، خوشبختی ۵ دقیقه‌ای و مضامینی از این قبیل، ما انتظار داریم این شتاب و الگوهای شتاب‌زده در داستان نویسی هم به ما کمک کنند، لذا دنبال یک چیزی می گردیم که مسیر ما را در داستان نویسی سریع و ساده کند، اما باید بدانیم که اساساً ادبیات با سرعت و ساده‌سازی فرمولی کنار نمی‌آید.

 

وی افزود: به نظرم موج‌هایی نظیر هوش‌مصنوعی‌زدگی به این شدت که هست، گذر می‌کند و ما به مرحله‌ای می‌رسیم که با تعادل و به اندازه از آن بهره ببریم

نظرات کاربران
محمد محمدی
تشویق به نوشتن در چنین فضایی، به خصوص با محوریت فرهنگ و ادب، قابل تحسین است. ممنون از این رویداد فرهنگی.
0 0
محمد محمدی
تشویق به نوشتن در چنین فضایی، به خصوص با محوریت فرهنگ و ادب، قابل تحسین است. ممنون از این رویداد فرهنگی.
0 0